هنگامه ی سرور علی؛ نغمه سر کنید
دریا رسیده تشنه لبان را خبر کنید
چون زینت پدر به جهان می زند قدم
شب های تیره را به نگاهش سحر کنید
یا رحمت للعالمین یا مصطفی
یا رسول الله
جان همه قربان تو
عالم همه بر خوان تو
ای مهربان، بابای ما
هستم فدا، در راه تو
بگو محرم تو پیدا کردی ای دل
چرا اینگونه غوغا، کردی ای دل
بسوزی و بسازی با غم عشق
چرا رو سوی صحرا، کردی ای دل
دخت رسول مهربانی ناله ها کرد
آن داستان هتک حرمت بر ملا کرد
فرمود اینهایی که بر بالینم هستند
پهلو و دست و استخوانم را شکستند
کوچکترین فرزند تو جا مانده امسال
از اربعین و سفره اش، سهم اش نگهدار
خیلی دلش می خواست مهمان تو باشد
در سفره ای که شاه بانی گشته هر بار
« ما نسل به نسل در پناهت هستیم »
محتاج به یک لحظه نگاهت هستیم
از روز ازل تا به ابد هر لحظه
ما منتظر قائم راهت هستیم
« گفتم رضا و دلم تا حرم رسید »
آهوی دل دوباره به سمت شما رَمید
ای ضامن دلِ شکسته ی تنها ابالحسن
امضای حضرتی بشود سهم هر شهید
میهمان اعتکافت گشته و باز آمدم
بر در این خانه اکنون غرق عصیان آمدم
دومین روز است مولا گشته ام مهمان تو
یک نگاهی مهربان، آخر پشیمان آمدم
خانه ی حق چند روزی گشته ام مهمان تو
همچو جانم از تنم در رفتنم، جان می رود
تازه من خو کرده بودم بر تو و بر صاحبت
سومین روزم شده، سائل از این خان می رود