شعله ای زیر خاکسترها

یادداشت های محمود بهرامی (کمیل)

یادداشت های محمود بهرامی (کمیل)

شعله ای زیر خاکسترها

اهل قلم؛ نویسنده و شاعر

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماه رمضان» ثبت شده است

 

 

ممنونم از کریم، مرا گریه داده است

آآغوش بر گشوده به من هدیه داده است 

گفتم که میرود مَهِ خوب خدا چه حیف

دیدم شبی دوباره به ما فدیه داده است

 

محمود بهرامی

 

افسوس که رفت آن مه خوب رمضانم

 

من هم که گنه کارِ گنه کار همانم

 

آخر شب قدر آمد و رفت، آن شب رحمت

 

بیچاره منم، عبد خطاکار زمانم

 

 

محمود بهرامی

 

لحظه های وداع مهمانی است
 

در تلاطم دلم چه طوفانی است

 

چهره ی عاشقان مست علی
 

یک تلائلو زِ نور ربانی است

 

محمود بهرامی

 

خداحافظ ای ماه خوب خدا


چگونه شوم از حضورت جدا

 

خداحافظ ای گریه های سحر
 

نگر روسیاهم، مرا هم بخر

 

محمود بهرامی

 

حیف مولا مردم کوفه تو را نشناختند
 

در غریبی بودی و آقا تو را نشناختند

 

مردم دوران تو جاهل، امیدی کِی بُوَد
 

مردم دوران آخر هم تو را نشناختند

 

محمود بهرامی

 

هر چه تو بخشنده ای، من هم گناه آورده ام


عاشقی گم کرده راهم، رو به شاه آورده ام

 

هر چه می خواهی بِزن، اما مرانی از دَرَت
 

گر چه بد کردم، ولی اینجا پناه آورده ام

 

محمود بهرامی

 

باز هم در سَحری، نام تو بر لب آمد


بازهم خیره سری، سوی تو با تَب آمد

 

بازهم ذکر ثنا و صنم و صوت حَزین


این غلام قمر از، وادی هر شب آمد

 

محمود بهرامی

 

منم عبد فراری، آمدم باز


بر این درگاه نورانی، به صَد ساز

 

نِگر باز آمدم، یادم نمودی
 

اگر من آمدم، یادم تو بودی

 

محمود بهرامی

 

 

با لب تشنه به افطار صدایت کردم
 

 

تا سحر جان جهان چشم به راهت کردم

 

خوب دانم، که دو چشمان گنه آلوده
 

 

نشناسند تو را وَرنه نگاهت کردم


 

 

محمود بهرامی

 

سحر یعنی مناجات شبانه
 

سحر یعنی کمیل عاشقانه

 

سحر یعنی رسیدن تا به جایی
 

که ناید بر زبانت جز الهی

 

محمود بهرامی

 

 

ای خدا قلبم، میان چنگ دُشمن مانده است


صبر کردم بهر آزادی که اَمرش دست توست

 

کوششم چون مرد جنگی در میان معرکه است


نُصرت و آزادیش با من نباشد، دست توست

 

محمود بهرامی

 

شبی از شبهای بهشت

 

 

سلام بر دوست :

 

شب دوم ماه مبارک رمضان است.

 

 

محمود بهرامی

 

دل رها از گناه و معصیت است


چه کسی در بَرِ تو زندانی است
 

محمود بهرامی

 

نفس خود را به زیر پا بنهم


منم و من برای قربانی است

 

محمود بهرامی