علی گفت - حضرت زهرا

 

« می سوخت حریم دل مولا، چه حریمی »

 

چون فاطمه بین درو دیوار، علی گفت

 

پشت در - حضرت زهرا

 

بی حیاء آنچنان لگد می زد

 

پشت در مادر از نفس افتاد

 

نا پیدا - حضرت زهرا

 

بی سبب نیست حرم ناپیداست

 

« حرم فاطمه آغوش خداست »

 

مادر تنها - حضرت زهرا

 

ای مادر تنها، دوباره باز برخیز

 

« حیدر به غیر تو که دلداری ندارد »

 

میخ در - حضرت زهرا

 

روزی دلم با میخ های در چنین گفت

 

آیا مگر پهلوی مادر جایتان بود

 

برگ گل - حضرت زهرا

 

گلبرگ گل، شبنم گرفته با عدو گفت

 

نازکتر از از برگ گل یاس است مادر

 

یاد پهلو - حضرت زهرا

 

لحظه ای غم آمد و بر دل نشست

 

« یاد پهلویش نمازم را شکست »

 

هدایت - حضرت زهرا

 

 

من که می دانم مرا، آخر هدایت می کنی

 

لحظه ی تنهاییم،من را شفاعت می کنی

 

غربتت را بهر بابایت روایت می کنی

 

مادرم از ضربه ی، سیلی شکایت می کنی

 

 

 

 

گریه ی قنوت - حضرت زهرا

 

 

در قنوتت گریه کردی از برای شیعیان

 

در سجودت خوانده ای عجل علی صاحب الزمان

 

فاطمه جان تو غریبی، تو غریبی، تو غریب

 

قدر تو هرگز نگنجد در زبان و در بیان

 

 

قحطی مرد - شهادت حضرت زهرا

 

 

« کوچه های غربت و غم قحطی یک مرد بود »

 

روی مادر از هجوم وحشیانه، زرد بود

 

دست مولا در میان بندِ دشمن، سرد بود

 

نطفه ی آن جمع حاظر، نطفه ی نامرد بود