شعله ای زیر خاکسترها

یادداشت های محمود بهرامی (کمیل)

یادداشت های محمود بهرامی (کمیل)

شعله ای زیر خاکسترها

اهل قلم؛ نویسنده و شاعر

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
پیوندها

 

یادتان هست که این چشم ترم گقت حسین

مادرم روضه گرفت و پدرم گفت حسین

 

روضه خوان از عطش و آب برایم می خواند

ناگهان در قَلَیان دور و برم گفت حسین

 

مات و مبهوت به دنبال صدا می گشتم

آسمان نور شد و ماه کرم گفت حسین

 

آنقدر ابر شدم تا به سحر باریدم

هم زبان با غم تو، درد سرم گفت حسین

 

سر شب حسرت دیدار مرا با خود برد

در سحر بود که آه سحرم گفت حسین

 

میل پرواز  کِشَد روح مرا سمت حرم

چون گشودم پر خود، بال و پرم گفت حسین

 

وقت رویا که مرا سمت حرم می بردند

دیدم آرام دِلِ، در به درم گفت حسین

 

✍️ محمود بهرامی
 ۱ رمضان ۱۴۴۶ ه ق
 
#شعر
#کمیل
#شعله_ای_زیر_خاکسترها
https://blog.ir/panel/sholeizirekhakestarha
محمود بهرامی

امام حسین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی