ناله های نی کتاب شعری می باشد که در سال 1392 ، قطع جیبی بشمارگان 1000 جلد توسط انتشارات نویسنده چاپ و منتشر گردیده که در این قسمت مطالب آن کتاب را جهت استفاده شما دوستان فرهیخته باز نشر می نمایم
مقدمه :
این کلمات که در حضور شما زانوی ادب زده و در دستان گرم شما آرمیده؛ کلام دلی است که از عمق جان هویدا و سپس بر زبان جاری وبر صفحات کاغذ نقش بسته، حال که اوراق این دل نامه را ورق می زنید بوی جگری سوخته را استشمام خواهید کرد که بر هر قلب عاشق رواست و آن را پایانی نیست مگر به قدوم یار گمگشته ای که سالهاست او را در کوچه پس کوچه های خاطراتم گم کرده ام
شاید درشب قدری و یا دعای کمیل و ندبه ای او را خواندم و بیاد آوردم اما امان از این دنیا که دارُالفریب است و دار الغرور، انسان هم که ازنسیان و فراموشی نام گرفته و این صفت را بسیار خوب می شناسد خوب می داند که کجا خدایش را، دینش را و حتی مولایش را از خاطر ببرد و آزاد از قید و بندگی هر آنچه می خواهد بکند؛ بگذریم می گفتم که او را گم کرده ام و از همان کودکی و یا نه !!
از همان روز آغازین زندگیم شاید اولین بار چشمم چهره ی او را به نظاره نشسته، همان یوسف گم گشته، همان که پیر و جوان به هر صبح و شام می خوانندش که ( اَینَ الحَسَنُ و اَینَ الحُسَین ) و می گویند ( مَتی تَرانا و نَراک یابنَ الحَسَن رُوحی فِداک ) و چون صدایی از او نمی شنوند دست بیچارگی را روبروی صورتهای خیس از اشک خود می گیرند و فریاد ( یا غیاثَ المُستَغیثین ) سر می دهند.
ایشان آمده بودند تا با دستان مبارکشان مهر ولایت را بر پیشانیم حک نمایند تا انس و جن و شیاطین بدانند که من صاحب دارم ودر این دنیای هزار رنگ، تنها و غریب و بی کس نیستم.
سلام ساقی سرمست را پیداکردم
ای ساقی سرمست