شعله ای زیر خاکسترها

یادداشت های محمود بهرامی (کمیل)

یادداشت های محمود بهرامی (کمیل)

شعله ای زیر خاکسترها

اهل قلم؛ نویسنده و شاعر

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۱۱ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

 

 

 

« گفتم رضا و دلم تا حرم رسید »

 

آهوی دل دوباره به سمت شما رَمید

 

ای ضامن دلِ شکسته ی تنها ابالحسن

 

امضای حضرتی بشود سهم هر شهید

 

محمود بهرامی

 

 

به غم مادرتان فاطمه ما بنشستیم

 

دم در منتظر دیدن رویت هستیم

 

 

 

محمود بهرامی

تمام اهل دو عالم مدیحه گوی تو اند
 

تمام ارض و سَما محو ماه روی تو اند
 

شکاف خورد چُو دیوار کعبه از بَرِ تو
 

تمام جِن و بَشر هم ثنای گوی تو اند

 

 

 

محمود بهرامی

 

 

دَمی که نور ولایت به کعبه داخل شد
 

تمام ظلم و سیاهی زِخانه باطل شد

 

مقام یافت همی کعبه از ولادت شَه
 

که بی ولایت او کعبه مُشتی از گل شد

 

 

 

محمود بهرامی

 

 

 

« زندگی را دوست دارم، رهبرم را بیشتر »

 

این سخن را مادرم گفته به گوشم پیشتر

 

وادی عشق و جنون و راه مردان پر خطر

 

شیر نر را در مسیر عاشقی، دل ریشتر

 

 

 

محمود بهرامی

 

 

 

میهمان اعتکافت گشته و باز آمدم
 

بر در این خانه اکنون غرق عصیان آمدم

 

دومین روز است مولا گشته ام مهمان تو
 

یک‌‌ نگاهی مهربان، آخر پشیمان آمدم 

 

محمود بهرامی

 

 

خانه ی حق چند روزی گشته ام مهمان تو
 

همچو جانم از تنم در رفتنم، جان می رود

 

تازه من خو کرده بودم بر تو  و بر صاحبت
 

سومین روزم شده، سائل از این خان می رود 

 

محمود بهرامی

 

پدرم شاه نجف، مادر من فاطمه است
 

وعده گاه پدر و مادر من علقمه است

 

هر دو آیند ببینند وفاداری تو
 

بهترین لحظه بود، لحظه ی تنهایی تو

 

محمود بهرامی

 

 

اربعین آمد دلم یادی زسقا کرده است
 

یاد مشک و آن لب خشکش چه غوغا کرده است

 

اربعین گردیده و صدها هزاران در مسیر
 

در دل این کاروان خالیست جای یک اسیر

 

محمود بهرامی

 

 

تازه این دل به غم یار کمی خو کرده
 

هرچه در سینه ی خود داشته او رو کرده

 

ای برادر تو کجایی که دلم سخت فسرد
 

زینبت پیرهن کهنه ی تو بو کرده

 

محمود بهرامی

 

 

نیمه شبی نام تو بر لب رسید
 

در وسط سینه عطش می تپید

 

تشنه ترین تشنه کنار تو سیر
 

کُل جهان از عطشت گشته پیر

 

محمود بهرامی