بشنو این سخن از یک جگر سوخته است
سخن از لعل لب، زخم به هم دوخته است
حرف دل، حرف جگر خواندن مولاست بیا
« شیعه ی آل علی » یکه و تنها ست بیا*
صدای گریه ی عاشق، به گوش می آید
ببین زمین و زمان، در خروش می آید
به روبهان جهان، یک به یک بفهمانید
که خون حضرت مهدی به جوش می آید
چشمهایم که دگر باور دیدار نداشت
پلک هایم به شب و روز و سحر کار نداشت
لب فرو بسته و یک گوشه نشستم با عشق
سفره ی دل بگشودم و خریدار نداشت