شعله ای زیر خاکسترها

یادداشت های محمود بهرامی (کمیل)

یادداشت های محمود بهرامی (کمیل)

شعله ای زیر خاکسترها

اهل قلم؛ نویسنده و شاعر

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
پیوندها

 

 

 

چشمهایم که دگر باور دیدار نداشت


پلک هایم به شب و روز و سحر کار نداشت

 

لب فرو بسته و یک گوشه نشستم با عشق


سفره ی دل بگشودم و خریدار نداشت

با خودم گفتم وای کاش که در چشم دلم


دیدن سرورمان اینهمه دیوار نداشت

 

روی کردم به بقیع با دل محزون گفتم


در بیت علوی کاش که مسمار نداشت

 

مادرم ناله زند از غم هجران پدر


کاش بر این غم هجران احدی کار نداشت

 

گریه های شب و روزش شده آماج سخن


بین آن مردم بی شرم همی، یار نداشت

 

همه ی اهل مدینه پی آزار گل اند


بضعه ی آل رسول، این همه آزار نداشت

 

 


 
 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی