بشنو این سخن از یک جگر سوخته است
سخن از لعل لب، زخم به هم دوخته است
حرف دل، حرف جگر خواندن مولاست بیا
« شیعه ی آل علی » یکه و تنها ست بیا*
چه زمان مانده که این دل به تو مجنون آید
تا به کی از غم دوری زجگر خون آید
گل نرگس دل ما از غم هجران بشکست
تو بگو بهر دلم چاره و درمانی هست
سالها دل طلب دیدنتان را دارد
علم نوکری آل علی بردارد
شیعیان در طلب وصل شما سوخته اند
چشم خود بر کرم و دست شما دوخته اند
بازهم می شنوم عطر گل نرگس و یاس
جملگی کوچ کنان تا به کفیل العباس
به ره عشق تو ماندیم، کجایی مولا
مجلس مادرتان هم نمی آیی مولا
به غم مادرتان فاطمه ما بنشینیم
دم در منتظر دیدن رویت هستیم
ای فدای غم هجران تو آقا جانم
بی قرار امده ام منتظرت می مانم
همه اینجا به گدایی بر شاه آمده اند
خود نگر آدم و عالم به پناه آمده اند
نوکری خسته و تنهاست، بیا مهدی جان
سالها در پی مولاست، بیا مهدی جان
* « رهبرم سید علی »