گر سینه ی ما را بشکافند، ببینند
هر گوشه نشان از علی و فاطمه باشد
« محبوب ترین خلق جهان است جواد »
خادم به دَرَش پیر و جوان است جواد
او میوه ی قلب دل بابای غریبش
ای شیعه بدان خط امان است جواد
نکند یار زِ حال دل ما بی خبر است
نکند گریه برایش به سحر بی اثر است
نکند او برسد، ما به حریمش نرسیم
نکند ناله ی ما از غم او مختصر است
« از ازل تا روز محشر دوستت دارم حسین »
خوش بُود آن دوستی را که دو سر بر پا شود
من گدای بی سر و پای و گنه کارم حسین
گر نگاهی بر من از سوی تو گردد، من شه ام
در تمام عالم و هستی کجا یابم قرار
« بیقراری هایم اینجا، رنگ آرامش گرفت »
شب جمعه
ای حسین جانم
یاد تو نکنم
مُردنم حتمی ست
دیده تر نشود
دل به تو ندهم
صاحب من کیست
حسین جانم یک نگاهی کن
دل ما را کربلایی کن
ای حسین جانم ای حسین جانم
« شب جمعه حرم یار تماشا دارد »
خوب بنگر که حرم حضرت زهرا دارد
دگر رنجور گشته این تن و جان از غم دنیا
« به یک پیمانه ی مِی، کرد ساقی حل مشکل ها »
« از شش جهت نفست می رسد حسین »
پایین پا به خدا حال دیگریست
« آقا تمام بود و نبودم برای توست »
بیمار هستم و دل مبتلای توست
با پای دل رسیده تنم بر حریم دوست
بیمار را چه طلب جز شفای توست
« ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا »
ای ناجی کل بشریت، گل زهرا
« خوشا به حال خیالی که در حرم مانده است »
نه، خوش به حال دلی که خودش حرم باشد
« هر شب دلم حوالی ایوان کربلاست »
مجنون شده است دل من دل نمی شود
امشبی را که « کمیل » در حرمش مهمان است،
مکن ای صبح طلوع
صبح فردا زغم دوری او گریان است،
هنگانی که وسایل بهداشتی و ضروری مردم را احتکار کردند
فرهنگ ما چه شد، که به اینجا کشیده شد
ما رهروان حیدر کرار بوده ایم
« اگر هادی تویی دیگر کسی گُمرَه نمی ماند »
بر این دل، دردها باشد که جز آقا نمی داند
بگو تا کی زِنَسل پاک تو سهمم شود دوری
که تا هجران بُوَد، یعقوب دلها کور می ماند
همه بیمار تو ایم و همه شب می خوانیم
که سحر یار غریبان، به جهان باز آید
صبح زودی به حرم، گریه کنان امر فرج
تو بیایی و ببینند که صاحب دارم
اول صبح زیارت چِقَدَر می چسبد
حرم حضرت ارباب و سلامی به ادب
دوستانم همگی، لایق دیدار تو اند
من بیچاره همیشه، پی قسمت باشم