این دل شکسته، از هجر رویت
او گشته خسته، آب آبرویت
تو ساقی هستی، من تشنه کامت
تو شاه مردان، من هم غلامت
هذا فِراقٌ، بَینی و بَینُک
آقام ابالفضل
همه خوشحال و دست ها خالی
شب جشن امام نوکرهاست
دلبری می کند امام حسین
حضرتش برترین دلبرهاست
« در آن نفس که بمیرم، در آرزوی تو باشم »
در آرزوی تو هرگز، به گفتگوی تو باشم
چرا که خود تو بگفتی، بیایی و بنشینی
زمان وعده رسیده، به جستجوی تو باشم