چشمهایم که دگر باور دیدار نداشت
پلک هایم به شب و روز و سحر کار نداشت
لب فرو بسته و یک گوشه نشستم با عشق
سفره ی دل بگشودم و خریدار نداشت
چشمهایم که دگر باور دیدار نداشت
پلک هایم به شب و روز و سحر کار نداشت
لب فرو بسته و یک گوشه نشستم با عشق
سفره ی دل بگشودم و خریدار نداشت