زمان آن بزن در رو تمام است
بدان ابلیس این حرف امام است
بعد عباس تو تنها نیستی
ما لشگر تو ایم رهبرا ببین
نامه ات گر که چنین مُهر و نشانی دارد
غم مخور، غصه مخور، حضرت حیدر داری
« درد هجرت چشم یعقوب دلم را کور کرد »
ای خدا اعمال من؛ من را زِ مهدی دور کرد
این روزها که عالمی در پی شفاست
ایران دخیل حضرت باب الحوائج است
قلب چون ذکر خدا گفت دل آرام گرفت
آن که ذکرش همه الله است چه قلبی دارد
« من سرم گرم گناه است سرم داد بزن »
توشه ام حسرت و آه است سرم داد بزن
نا امیدی شده کارم و رفیقم شیطان
وادی عشق پناه است، سرم داد بزن
مولای من علی و همه هستیم علی
مادر مرا به نوکریش پروریده است
« هر چه داریم همه از کرم عباس است »
غیرت و مردی و ایثار و ولایت داری
منتظر مانم کنون، تا گام آخر سر رسد
یک چفیه، یک پوتین، آن دشمن صهیون به دام
خواب بودیم که کشتند تو را، عیب از ماست
اینچنین گشته که فرزند علی هم تنهاست
یادمان رفت که امنیت ما از بر توست
یادمان رفت که جای تو کنار آقاست
چند روزی است جهان نام تو را می خواند
تو که اخلاص به حرف و عملت پا برجاست
« عمرم ز دیر آمدنت رفته رفته رفت »
ای رفته از دل و جان، مهربان بیا
دستها بسیار باشد از برای بوسه ها
بوسه هایم را کجا، من خرج دنیا می کنم
ای که می ترسی از این ویروس تا سر حَدّ مرگ
صاحب ویروس را هم می شناسی، جان من
نیمه شب جرعه ی آبی و سلامی از من
« تا خود صبح فقط خواب حرم می دیدم »
ظلم بر پا شده و خون زِ دو چشمان جاری ست
در جهان ظلم و ستم پاسخ هر بیداری ست
« این ترک خورده دلم وحشت این را دارد »
که رُخش را را زِ من خسته رُباید مهدی
من صدایش بزنم ناله ی پیوسته کنم
بازهم چهره به رویم نگشاید مهدی
غصه ها دارد دل ما، عرض حاجت می کنیم
حضرت مولا، از این دوری شکایت می کنیم
اربعین گردیده و ما در میان خانه ایم
اینچنین رهبر بفرموده، اطاعت می کنیم
من سال قبل شده ام زائرت حسین
اما دلم همیشه بُوَد در حریم تو
امسال گشتم و دل خود را نیافتم
اینگونه بود که دل جا گذاشتم
ای مدافع به من بگو آن شب
که تو پاسدار خیمه ها بودی
زینب آیا به راحتی خوابید