« در جوانی پاک بودن شیوه ی پیغمبری است »
بر سر پیری گنه آلودگی واویلتاست
راه زیبایی به سوی معرفت گردیده باز
آن « مشایه » رفتن اهل دلی تا کربلاست
همره زینب پیاده عزم شاه عالمین،
سینه هاشان زخم خورده، همچو بانو پُر بلاست
ذکرشان یبن الحسن، آمالشان امر فرج
سَیِدی رُوحی و رِیحان، بَهجَتی قَلبی فداست
شاه راهی پر زِ نور و پر زِ شور و معرفت
گشته آغاز از نجف، پایان آن رَه ساقیاست
هر کسی با کوه عُصیان عزم شه را کرده بود
حالیا فارغ زِ جور و غُصه و کوه گُناست
کوته فکران بیت بالا را تمسخر می کنند
وَ رنه هر گبری بداند شاه ما خون خداست