دیدنت دیر بگشته، تو ببخش عیب از ماست
اینچنین گشت، که فرزند علی هم تنهاست
یادمان رفت، که امنیت ما از بَرِ توست
یادمان رفت که جای تو کنار آقاست
چه نیازی است به دیدار من روی سیاه
آنکه در وادی جنت، به حریم زهر است
چقدر لطف نمودی که تو یادم کردی
کین صفت شاه صفت ها زِ علی اعلاست
خوانده ای، حال مرا بر سر این سفره ی عشق
پس رهایم منما، این دل من غرق گناست
من پشیمان شده ام، آه چه پست است زمین
خوش به حال شهداء، منزلشان کرب و بلاست
زنده تر از شهداء نیست، در این وادی عشق
این کلامی زِ حریم ملکوت بالاست
شاهدان شرف و عشق، زِ جا برخیزید
این پشیمان گنهکار به گلزار شماست
گر که از روی وفا یک نگهی بنمایید
اربعین، شاعر مفلس به حریم مولاست