بارها گفته ام و باز به جرأت گویم
که گدا بر در بیت علی و زهرایم
گرچه لبریز زِ ظلم و ستم است این دنیا
چه کسی گفته که در هر دو جهان تنهایم
یاور شیعه و مظلوم امامم مهدی است
آنکه ثانی عشر است و شده او مولایم
هر زمان در پی آن شاه زمانه گردم
زین سبب شهره و آواره ی این دنیایم
گُم نمودم پدرم را به جهان از این رو
چون یتیمان پریشان به رَه صحرایم
چون که نور علوی در رُخ مهدی پیداست
بَه، چه روشن و چه زیبا بِشود فردایم
همرهم در دو جهان مِهر علی باشد و بَس
پس گشوده به لبم ذِکر علی هر جایم
مِهر زهراست به همراه من و زین سبب است
که به اخلاق و صِفت چون گوهر دریایم
حیدری زاده ام و هر نفسم ذکر علیست
این چنین بوده که هر لحظه به کویت آیم
پدرم گفت زمانی که زمین گیر شدی
یا علی گو و به پا خیز از آن بر پایم
چون که مهر علی و فاطمه در دل دارم
نار و دوزخ به کجا باشد و جنّت جایم
من « کمیل » و صفتم نوکری شیر خداست
سرورم شاه نجف، خادم این آقایم