گامها را یک به یک، باید که محکم تر نهاد
خاص ها هم در نظر باشند، هم مردم زِ عام
هر کسی در نیم گامی نفس خود را سر زند
او مدافع میشود، بر اهل بیت و شهر شام
رهبرم سید علی، در گامهای مستمر
همچو خورشیدی ست در شب، رهنمایم تا به بام
هر کسی از ظن خود، این گامها را می شمرد
من دوانم اندر این ره، جام دارم روی جام
فکر من این بود، تنها در مسیرم با شتاب
لیک دیدم کرده جمعی، اندر این ره ازدحام
پس امیدم بر ظهور، حضرتش بسیار گشت
می شود آیا چشم شهد ظهورش را به کام
گامها راه نجاتی هست، بر کل بشر
ورنه این ره پر خطر، انسان جاهل خام خام
منتظر مانم کنون تا گام آخر سر رسد
یک چفیه، یک پوتین، آن دشمن صهیون به دام
من «کمیلم» رهرو حیدر و فرزندش علی
شیعه باشد نام من، من را چه با جویای نام