نفس، نفس، نفس
به داد من برس
ببین فتاده ام
به کنج این قفس
من که میخواهم، پر بگشایم
جامانده ای از، آن شهدایم
گرچه جا ماندم، ذکر تو خواندم
بی قرارم من، در رهت ماندم
ای حسین جانم، ای حسین جانم
حسین، حسین، حسین
بیا به دیدنم
که من به عشق تو
به سینه می زنم
عشق تو دارم، دار و ندارم
از بر دیدارت، بی قرارم
امشبی مستم، سوی تو دستم
ناله ام بنگر، عاشقت هستم
ای حسین جانم، ای حسین جانم
صدا، صدا، صدا
به آسمان رسد
دل غریب من
به آستان رسد
دل را می بازم، در پی رازم
می لرزد قلبم، در سوز و سازم
مادرم زهرا، در بین اعداء
مانده او اکنون، خسته و تنها
فاطمه جانم، فاطمه جانم