گر می طلبی عشق فقط کرب و بلا هست
گر می روی آنجا به دلت شور و نوا هست
زائر چو شوی بر گل زیبایی حسینی
اندر حرمش خوب ادب کن که خدا هست
یادت بود آنجا که زعباس نخوانی
چون اصغر بی شیر میان شهدا هست
گر جمعه شبی زائر آن قبه شدی تو
مادر بنشسته به حرم روضه به پا هست
هرگز تو نخوانی زِ علی اکبر لیلا
چون ناله ی مادر به خدا سوی سما هست
چشمت بگشا، گوش بده تا که بفهمی
هم آدم و ایوب و هم ادریس و حوا هست
جمع اند تمام شهدا و صلحا هم
وقتی که حضور و کرم و جود و سخا هست
دست همه بر سینه و سرها همه پایین
هر کس که در آنجاست به حق تحت لوا هست
اندر دل عشاق چو گردی به شب و روز
حتماً که نشانی زِ حرم، صحن و سرا هست
آید به حرم گر تو بخواهی شَه بی سر
این بنده «کمیل» است و بر آن خانه گدا هست